نمازش باطل است، مانند اين كه پس از سلام نماز چهار ركعتى شك كند كه سه ركعت خوانده يا پنج ركعت.
3 - شك پس از وقت (مسأله 1150): هر گاه پس از گذشتن وقت نماز شك كند كه نماز خوانده يا نه، يا گمان كند كه نخوانده، لازم نيست بخواند; ولى اگر پيش از گذشتن وقت شك كند كه نماز خوانده يا نه، هر چند گمان كند كه خوانده است بايد آن نماز را بخواند.
(مسأله 1151): اگر پس از گذشتن وقت شك كند كه نماز را درست خوانده يا نه، به شك خود اعتنا نكند.
(مسأله 1152): اگر پس از گذشتن وقت نماز ظهر و عصر بداند چهار ركعت نماز خوانده، ولى نداند به نيت ظهر خوانده يا به نيت عصر، بايد چهار ركعت نماز قضا به نيت نمازى كه بر او واجب است بخواند.
(مسأله 1153): هر گاه پس از گذشتن وقت نماز مغرب و عشا، بداند يك نماز خوانده ولى نداند سه ركعتى خوانده يا چهار ركعتى، بايد نماز مغرب و عشا را قضا كند.
4 - كثير الشك (كسى كه زياد شك مىكند) (مسأله 1154): كثير الشك كسى است كه عرفا بگويند زياد شك مىكند، يا اين كه حال او به گونه اى است كه در هر سه نماز لا اقل يك بار شك كند، چنين شخصى به شك خود اعتنا نكند.
(مسأله 1155): كثير الشك اگر در بجا آوردن چيزى از اجزاء يا شرايط نماز شك كند بايد بنا بگذارد كه آن را بجا آورده، مانند اين كه اگر شك كند كه ركوع كرده يا نه. و اگر در بجا آوردن چيزى شك كند كه نماز را باطل مىكند بنا را بر صحت بگذارد، مانند اين كه شك كند كه نماز صبح را دو ركعت خوانده يا سه ركعت.