آنها را بدهد، و چنانچه بر اثر آب كردن وزن يا قيمت آنها كم شود بايد زكاتى را كه پيش از آب كردن بر او واجب بوده بدهد.
(مسأله 1841): اگر طلا و نقره اش خوب و بد دارد، مىتواند زكات هر كدام از خوب و بد را از خود آن بدهد، بلكه اگر قسمتى از نصاب طلا و نقره بد باشد مىتواند زكات را از قسمت بد بدهد، ولى بهتر آن است كه زكات همه آنها را از طلا و نقره خوب بدهد.
(مسأله 1842): پول طلا و نقره اى كه بيشتر از معمول فلز ديگر دارد اگر به آن پول طلا و نقره بگويند، چنانچه به حد نصاب برسد زكاتش واجب است، هر چند خالصش به حد نصاب نرسد; و اگر به آن پول طلا و نقره نگويند وجوب زكات در آن محل اشكال است، و چنانچه خالص آن به مقدار نصاب برسد احتياطا زكات آن را بدهد.
(مسأله 1843): اگر پول طلا و نقره اش به اندازه معمول، فلز ديگر با آن مخلوط است، چنانچه زكات آن را از پول طلا و نقره اى كه بيشتر از معمول فلز ديگر دارد يا از پول غير طلا و نقره بدهد ولى به مقدارى باشد كه قيمت آن، به مقدار قيمت زكاتى باشد كه بر او واجب است، اشكال ندارد.
شرايط وجوب زكات شتر و گاو و گوسفند (مسأله 1844): زكات شتر و گاو و گوسفند غير از شرطهاى گذشته، دو شرط ديگر دارد:
اول: آن كه حيوان در تمام سال بيكار باشد، ولى اگر در تمام سال يكى دو روز هم كار كرده باشد، بنابر احتياط زكات آن واجب است.
دوم: آن كه در تمام سال از علف بيابان بچرد، پس اگر تمام سال يا بعضى از سال، علف چيده شده، يا از زراعتى كه ملك او يا ملك شخص ديگر است بچرد زكات ندارد. ولى اگر در تمام سال يك يا دو روز از علف مالك بخورد، بنابر احتياط زكات آن واجب مىشود.