مسائل وصيت وصيت آن است كه شخص سفارش كند پس از مرگش براى او كارهائى انجام دهند، يا بگويد پس از مرگش چيزى از مال او ملك كسى باشد، يا اين كه چيزى از مال او را ملك كسى يا صرف در خيرات و مبرات كنند، يا براى اولادش و افرادى كه اختيار آنان با او است قيم و سرپرست معين كند. و كسى را كه به او وصيت مىكنند وصى مىگويند.
و سزاوار است كه مؤمن وصيت كند، و شبى را به سر نبرد جز اين كه وصيت نامه اش زير سرش باشد، و اين شيوه انبياء عظام و ائمه اطهار (عليهم السلام) بوده است.
(مسأله 2615): كسى كه توان حرف زدن ندارد ولى با اشاره مقصود خود را مىفهماند، مىتواند براى هر كارى وصيت كند، بلكه شخصى هم كه مىتواند حرف بزند اگر با اشاره اى كه مقصودش را بفهماند وصيت كند صحيح است، هر چند احوط وصيت با تلفظ است.
(مسأله 2616): نوشته اى كه امضا يا مهر ميت دارد، اگر مقصودش را بفهماند و معلوم است كه براى وصيت كردن نوشته، بايد مطابق آن عمل شود، بلكه اگر بدانند كه مقصودش وصيت كردن نبوده و چيزهائى را نوشته كه بعدا مطابق آن وصيت كند، بعيد نيست كه براى وصيت كافى باشد، و چنانچه برخى از ورثه صغير باشند، بنابر احتياط واجب به مقدار ثلث عمل شود و نسبت به سهم صغير احتياط نمايند.
(مسأله 2617): وصيت كننده بايد عاقل باشد و با اختيار وصيت كند. و وصيت بچه ده ساله براى ارحامش جايز است; بلكه بعيد نيست در هر امر خيرى هر چند براى غير ارحام نيز، نافذ باشد. و اعتبار سفيه نبودن در نفوذ وصيت محل اشكال است، و احتياط لازم است كه عمل به وصيت او ترك نشود.