مسائل قصاص و ديه (مسأله 2714): اگر بالغ عاقل عمدى و به ناحق مسلمانى را بكشد، با تحقق شرايط در قاتل و مقتول، ولى مقتول مىتواند او را به عنوان قصاص بكشد، يا عفو كند، و يا - به مقدارى كه مىآيد - ديه بگيرد.
اما اگر از روى خطاى محض بكشد ولى مقتول حق ندارد او را بكشد، مانند اين كه براى حيوانى تير بيندازد و اشتباهى كسى را بكشد، اما مىتواند از عاقله يعنى خويشان پدرى قاتل، و چنانچه ندادند از خود قاتل، ديه بگيرد. و اگر از روى خطاى شبيه به عمد بكشد - به اين معنى كه شخصى را با آلتى بزند كه عادتا كشنده نيست و قصد كشتن هم نداشته و اتفاقى كشته شده - خود قاتل بايد ديه بدهد، و ولى مقتول حق كشتن او را ندارد.
(مسأله 2715): ديه اى كه قاتل بايد بدهد چنانچه مقتول مرد و مسلمان و آزاد باشد يكى از شش چيز است:
اول: در قتل عمدى صد شتر كه داخل سال ششم شده اند.
دوم: دويست گاو.
سوم: هزار گوسفند.
چهارم: دويست حله، و هر حله دو پارچه است كه در يمن مىبافند.
پنجم: هزار مثقال شرعى طلاى سكه دار كه هر مثقال 18 نخود است.
ششم: ده هزار درهم كه هر درهمى 6 / 12 نخود نقره سكه دار است.
و اگر مقتول، زن و مسلمان و آزاد باشد، ديه او در هر يك از اين شش چيز نصف ديه مرد است.
(مسأله 2716): ديه چند چيز مانند ديه كشتن است كه مقدار آن در مسأله پيش گذشت:
اول: كور كردن دو چشم شخصى، يا از بين بردن چهار پلك چشم او. و اگر