مىگذرد يا نه، و نيز كسى كه مردد است كه از وطنش بگذرد يا ده روز در محلى بماند، اگر از ماندن ده روز يا گذشتن از وطن منصرف شود، باز هم بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر باقيمانده راه هشت فرسخ باشد، يا چهار فرسخ باشد و بخواهد برود و برگردد، و برگشتن نيز چهار فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
شرط پنجم: آن كه براى كار حرام سفر نكند، و اگر براى كار حرامى - مانند دزدى و يا ظلم به جان، مال و آبروى كسى كه جان و مال و آبرويش محترم است - سفر كند، بايد نماز را تمام بخواند. و هم چنين است اگر خود سفر حرام باشد، مانند اين كه براى او ضررى كه اقدام به آن شرعا حرام است، دارد، يا زن بدون اجازه شوهر چنانچه نشوز بر او صدق كند، و فرزند با نهى پدر و مادر كه سبب عقوقش باشد سفرى بروند كه بر آنان واجب نباشد، ولى اگر مانند سفر حج واجب باشد، بايد نماز را شكسته بخوانند.
(مسأله 1255): سفر غير واجبى كه سبب اذيت پدر و مادر باشد حرام است، و مسافر بايد در آن سفر نماز را تمام بخواند و روزه را هم بگيرد.
(مسأله 1256): كسى كه سفرش حرام نيست و براى كار حرام هم سفر نمىكند، هر چند در سفر معصيتى انجام دهد - مانند غيبت كردن يا شراب خوردن - بايد نماز را شكسته بخواند، مگر آن كه مسافرت سبب انجام دادن معصيت شود پس احتياط واجب جمع بين شكسته و تمام است.
(مسأله 1257): اگر براى ترك كار واجب مسافرت نمايد، چه غرض ديگرى در سفر داشته باشد يا نه، نمازش تمام است، پس كسى كه بدهكار است و توان دادن بدهيش را دارد و طلبكار هم مطالبه كند، چنانچه در سفر نتواند بدهى خود را بدهد و براى فرار از دادن بدهى مسافرت نمايد، بايد نماز را تمام بخواند، ولى اگر سفرش براى كار ديگرى است هر چند در سفر ترك واجب نيز بنمايد، بايد نماز را شكسته بخواند.
(مسأله 1258): اگر سفر او سفر حرام نباشد، ولى حيوان سوارى او يا مركب