(مسأله 2634): اگر وصيت كننده مرد، وصى نمىتواند ديگرى را براى انجام كارهاى ميت معين كند و خود از كار كناره گيرى نمايد، ولى اگر بداند مقصود ميت اين نبوده كه وصى آن كار را انجام دهد، بلكه مقصودش تنها انجام كار بوده، مىتواند ديگرى را از طرف خود وكيل نمايد.
(مسأله 2635): هر گاه دو نفر را با هم وصى كند به طورى كه هر كدام مستقل در تصرف نباشد، چنانچه يكى از آن دو نفر بميرد يا ديوانه يا كافر و يا خائن شود، حاكم شرع يك نفر ديگر را بجاى او معين مىكند، ولى اگر يك نفر بتواند وصيت را عملى كند، تعيين كردن شخص ديگر محل اشكال است.
(مسأله 2636): اگر وصى نتواند به تنهائى كارهاى ميت را انجام دهد و نتواند از ولى او كمك بگيرد حاكم شرع براى كمك او يك نفر ديگر را معين مىكند.
(مسأله 2637): اگر مقدارى از مال ميت در دست وصى تلف شود چنانچه در نگهدارى آن كوتاهى كرده و يا تعدى نموده ضامن است، و اگر كوتاهى نكرده و تعدى هم ننموده ضامن نيست.
(مسأله 2638): هر گاه شخصى را وصى خود قرار دهد، آنگاه بگويد اگر آن شخص بميرد فلانى وصى من باشد، پس از مردن وصى اول وصى دوم بايد كارهاى ميت را انجام دهد.
(مسأله 2639): حجى كه بر ميت واجب است و بدهكارى و حقوقى را كه مانند خمس و زكات و مظالم، ادا كردن آنها واجب مىباشد، بايد از اصل مال ميت بدهند هر چند ميت براى آنها وصيت نكرده باشد، ولى اگر وصيت كرده و ثلث كافى باشد، بايد از ثلث پرداخت شود.
(مسأله 2640): اگر مال ميت از بدهى و حج واجب و حقوقى كه مانند خمس و زكات و مظالم بر او واجب است زياد بيايد، چنانچه وصيت كرده تا ثلث يا مقدارى از ثلث را به مصرفى برسانند، بايد به وصيت او عمل كنند، و اگر وصيت نكرده باشد، آنچه مىماند مال ورثه است.