است، چنان كه از امام صادق (عليه السلام) روايت آمده. و در حديثى از امام باقر (عليه السلام) كه فرمودند: فرزندى كه پدر و يا مادرش مديون از دنيا رفته اند، اگر بتواند ادا نمايد و نكند عاق آنها مىشود، گرچه در زمان حيات آنان نسبت به ايشان نيكوكار بوده باشد، و چنانچه شخص عاق پس از مرگ پدر و مادرش دين آنها را ادا كند و برايشان طلب آمرزش نمايد، نام او در شمار نيكوكاران به والدين نوشته مىشود.
(مسأله 1348): اگر فرزند شك كند كه پدر يا مادرش نماز قضا داشته يا نه، چيزى بر او واجب نيست.
(مسأله 1349): اگر فرزند بداند كه پدر يا مادرش نماز قضا داشته و شك كند كه خوانده است يا نه، بنابر احتياط واجب بايد قضا نمايد.
(مسأله 1350): اگر معلوم نباشد كه پسر بزرگتر كدام است، بر همه اولياء به صورت واجب كفائى واجب است نماز فوت شده از پدر يا مادر را قضا نمايند.
(مسأله 1351): اگر ميت وصيت كرده تا براى نماز او اجير بگيرند، پس از آن كه اجير نماز او را به طور صحيح خواند، بر فرزندان او چيزى واجب نيست.
(مسأله 1352): اگر پسر بخواهد نماز مادر را بخواند، بايد در جهر واخفات به تكليف خود عمل كند، پس قضاى نماز صبح و مغرب و عشاء مادرش را بايد بلند بخواند.
(مسأله 1353): اگر خودش نماز قضا دارد و بخواهد نماز قضاى پدر و مادر را هم بخواند قضا كند هر كدام را زودتر خواند صحيح است.
(مسأله 1354): پسر بزرگترى كه هنگام مرگ پدر نا بالغ يا ديوانه باشد، وقتى كه بالغ شد يا عاقل گرديد، اگر ساير فرزندان يا ديگرى نماز قضاى پدر يا مادر او را نخوانده بايد آن را قضا نمايد، و چنانچه پيش از بلوغ يا عاقل شدن بميرد، بايد فرزندان ديگر قضا كنند.
(مسأله 1355): هر گاه پسر بزرگتر پس از مدتى كه در آن مىتوانسته قضاى نماز و روزه پدر يا مادر را بجا آورد، بميرد، و احتمال برود كه قضا نكرده، پسر دوم بنابر احتياط واجب، بايد قضا كند، ولى اگر اين مقدار فاصله نبوده و يا معلوم است