شود، هر كدام كه بهبود يافت بايد براى نماز بدن و لباس را از خون آب بكشد، مگر آن كه مجموع كمتر از درهم باشد.
(مسأله 836): اگر ذره اى خون سگ يا خوك يا كافر يا مردار يا حيوان حرام گوشت در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نمازش باطل است، و بنابر احتياط لازم خون حيض و نفاس و استحاضه نيز چنين است. ولى خونهاى ديگر مانند خون بدن انسان يا حيوان حلال گوشت هر چند در چند جاى بدن و لباس باشد، چنانچه روى هم كمتر از درهم باشد، نماز خواندن با آن اشكال ندارد.
(مسأله 837): خونى كه به لباس بى آستر بريزد و به پشت آن برسد، يك خون شمرده مىشود، ولى اگر پشت آن جدا خونين شود، چنانچه به هم نرسد بايد هر كدام را جدا حساب نمود، پس اگر خونى كه در پشت و روى لباس است روى هم كمتر از درهم باشد، نماز با آن صحيح، و اگر مساوى يا بيشتر باشد نماز با آن باطل است، و اگر به هم برسند بنابر احتياط همين حكم را دارند.
(مسأله 838): اگر خون روى لباسى كه آستر دارد بريزد و به آستر آن برسد، يا به آستر بريزد و روى لباس خونين شود، بايد هر كدام را جدا حساب نمود، پس اگر خون روى لباس و آستر كمتر از درهم باشد، نماز با آن صحيح، و اگر مساوى يا بيشتر باشد نماز با آن باطل است.
(مسأله 839): اگر خون بدن يا لباس كمتر از درهم باشد، و رطوبتى به آن برسد كه اطراف را آلوده كند، نماز با آن باطل است، هر چند خون و رطوبتى كه به آن رسيده به مقدار درهم نباشد، و اگر رطوبت تنها به خون برسد و اطراف آن را آلوده نكند نماز خواندن با آن محل اشكال است.
(مسأله 840): اگر بدن يا لباس خونين نشود، ولى به سبب رسيدن با رطوبت به خون نجس گردد، هر چند مقدارى كه نجس شده كمتر از درهم باشد، نمازى كه با آن بخواند باطل است.
(مسأله 841): اگر خونى كه در بدن يا لباس است كمتر از درهم باشد، و نجاست ديگرى به آن برسد نماز خواندن با آن جايز نيست.