و احتمال مىدهد قصد مالك اين بوده كه به غير بدهد، بنابر احتياط لازم خودش بر ندارد.
(مسأله 1920): فقيرى كه شتر و گاو و گوسفند و طلا و نقره را بابت زكات گرفته، و شرطهاى وجوب زكات در آنها جمع گشته، بايد زكات آنها را بدهد.
(مسأله 1921): اگر دو نفر در مالى كه زكات آن واجب شده با هم شريك باشند و يكى از آنان زكات قسمت خود را بدهد سپس مال را تقسيم كنند، چنانچه بداند شريكش زكات قسمت خود را نداده و بعدا نيز نمىدهد تصرف او در سهم خودش هم اشكال دارد، مگر اين كه زكات شريك را تبرعى با اذن او و در صورت امتناع با اذن حاكم بدهد.
(مسأله 1922): كسى كه خمس يا زكات بدهكار است و كفاره و نذر و مانند اينها هم بر او واجب است و قرض هم دارد، چنانچه نتواند همه آنها را بدهد، اگر مالى كه خمس يا زكات آن واجب شده از بين نرفته باشد، بايد خمس و زكات را بدهد، و اگر از بين رفته باشد احتياط كند به اداء قرضى كه وقت پرداخت آن رسيده و طلبكار نيز مطالبه مىنمايد، و خمس را مقدم بدارد، سپس زكات، و سپس به نذر عمل كند.
(مسأله 1923): كسى كه خمس يا زكات بدهكار است وحجة الاسلام بر او واجب است و قرض هم دارد، اگر بميرد و مال او براى همه آنها كافى نباشد، چنانچه مالى كه خمس و زكات آن واجب شده، از بين نرفته باشد، بايد خمس يا زكات را بدهند، و در بقيه مالش چنانچه قرض مقدم بر وجوب حج بوده آن را مقدم بدارند. و اگر مالى كه خمس و زكات آن واجب شده از بين رفته باشد، بايد مال او را صرف حج بنمايند، و چنانچه چيزى باقى باشد به خمس و زكات و قرض قسمت كنند.
(مسأله 1924): كسى كه مشغول تحصيل علم است و اگر تحصيل نكند مىتواند براى معاش خود كسب كند، چنانچه تحصيل آن علم، واجب باشد مىتوان به او زكات داد، و اگر تحصيل آن علم مستحب باشد، زكات دادن به او