خشك شدن خرما و انگور، مكلف بايد زكات را به فقير بدهد، يا از مال خود جدا كند، و زكات طلا و نقره و گاو و گوسفند و شتر را پس از پايان ماه يازدهم بايد به فقير بدهد، يا از مال خود جدا نمايد، و نيز اگر منتظر فقير معينى باشد يا بخواهد به فقيرى بدهد كه از جهتى برترى دارد، احوط آن است كه جدا كند.
(مسأله 1897): پس از جدا كردن زكات بنابر احتياط، لازم است فورى به مستحق برساند، مگر آن كه به فقير دسترسى نداشته يا براى مستحق معينى كنار گذاشته باشد.
(مسأله 1898): كسى كه مىتواند زكات را به مستحق برساند، اگر ندهد و به سبب كوتاهى كردن او از بين برود، بايد عوض آن را بدهد.
(مسأله 1899): كسى كه مىتواند زكات را به مستحق برساند، اگر زكات را ندهد و بدون كوتاهى در نگهدارى آن از بين برود، چنانچه دادن زكات را به اندازه اى تأخير انداخته كه نمىگويند فورى داده بايد عوض آن را بدهد، و اگر به اين مقدار تأخير نينداخته، چنانچه مستحق حاضر نبوده، چيزى بر او واجب نيست، و اگر مستحق حاضر بوده بنابر احتياط واجب بايد عوض آن را بدهد.
(مسأله 1900): اگر زكات را از خود مال كنار بگذارد، مىتواند در بقيه آن تصرف كند، و اگر از مال ديگرش كنار بگذارد، مىتواند در تمام مال تصرف نمايد.
(مسأله 1901): مكلف نمىتواند زكاتى را كه كنار گذاشته براى خود بردارد و چيز ديگرى به جاى آن بگذارد.
(مسأله 1902): منفعت زكات كنار گذاشته شده مال فقير است، مانند اين كه گوسفندى كه بچه مىزايد يا شير آن.
(مسأله 1903): اگر هنگام كنار گذاشتن زكات مستحقى حاضر باشد احتياط آن است زكات را به او بدهد، مگر كسى را در نظر دارد كه دادن زكات به او از جهتى بهتر باشد.
(مسأله 1904): جايز نيست بى اجازه حاكم شرع با مال كنار گذاشته شده براى زكات تجارت كند، و اگر تجارت كند و ضرر نمايد، نبايد چيزى از زكات كم