(مسأله 1930): واجب بودن فطره مهمانى كه پيش از غروب شب عيد بى رضايت صاحبخانه وارد مىشود و مدتى نزد او مىماند محل اشكال است، بلكه اظهر عدم وجوب است اگر چه احوط دادن است، و هم چنين است فطره كسى كه شخص را مجبور كرده اند كه خرجى او را بدهد.
(مسأله 1931): فطره مهمانى كه پس از غروب شب عيد فطر وارد مىشود چنانچه نان خور او شمرده شود بنابر احتياط واجب است، و گر نه واجب نيست، هر چند پيش از غروب او را دعوت كرده باشد و در خانه او افطار نمايد.
(مسأله 1932): اگر كسى هنگام غروب شب عيد فطر ديوانه يا بيهوش باشد زكات فطره بر او واجب نيست.
(مسأله 1933): اگر پيش از غروب يا مقارن غروب بچه بالغ شود يا ديوانه عاقل گردد، يا فقير غنى شود، چنانچه شرايط واجب شدن فطره را دارا باشد، بايد زكات فطره را بدهد.
(مسأله 1934): كسى كه هنگام غروب شب عيد فطر، زكات فطره بر او واجب نيست، اگر تا پيش از ظهر روز عيد شرايط واجب شدن فطره در او پيدا شود مستحب آن است كه زكات فطره را بدهد.
(مسأله 1935): كافرى كه پس از غروب شب عيد فطر مسلمان شده فطره بر او واجب نيست، ولى مسلمانى كه شيعه نبوده، اگر پس از ديدن هلال ماه شيعه شود بايد زكات فطره را بدهد.
(مسأله 1936): كسى كه تنها به مقدار يك صاع كه تقريبا سه كيلو است گندم و مانند آن را دارد، مستحب است زكات فطره را بدهد، و چنانچه عائله اى داشته باشد و بخواهد فطره آنها را بدهد مىتواند به قصد فطره آن يك صاع را به يكى از عائله اش بدهد، و او هم به همين قصد به ديگرى بدهد، و هم چنين تا به نفر آخر برسد، و بهتر است نفر آخر چيزى را كه مىگيرد به كسى بدهد كه از خودشان نباشد، و اگر يكى از آنها صغير باشد، ولى او بجاى او مىگيرد، و احتياط آن است كه چيزى را كه براى صغير گرفته به كسى ندهد.