مستحاضه جمع كند.
(مسأله 439): لازم نيست در شب اول و شب چهارم خون ببيند، ولى بايد در شب دوم و سوم خون قطع نشود، پس اگر از اول صبح روز اول تا غروب روز سوم پشت سر هم خون بيايد و هيچ قطع نشود، حيض است، و هم چنين است اگر در وسطهاى روز اول شروع شود و در همان موقع از روز چهارم قطع گردد.
(مسأله 440): اگر سه روز پشت سر هم با نشانه هاى حيض يا از روزهاى عادت خون ببيند و پاك شود، چنانچه دوباره خونى كه نشانه هاى حيض دارد يا در ايام عادت مىباشد ببيند، و روزهائى كه خون ديده و در وسط پاك بوده با هم از ده روز بيشتر نشود، روزهاى وسطى كه پاك بوده نيز حيض است. و اگر روزهائى كه خون ديده نشانه هاى حيض نداشته و روزهاى عادت او نبوده، و مجموع ايام خون اول و دوم و پاكى وسط از ده روز بيشتر بوده، بايد بنابر احتياط واجب بين وظايف حائض و مستحاضه جمع كند.
(مسأله 441): اگر خونى ببيند كه از سه روز بيشتر و از ده روز كمتر است و نداند خون دمل و زخم است يا خون حيض، نبايد آن را خون حيض قرار دهد، مگر آن كه در ايام عادت باشد كه محكوم به حيض است، و اگر حالت سابقه آن مجهول است، بنابر احتياط واجب بين وظايف حائض و مستحاضه جمع كند.
(مسأله 442): اگر خونى ببيند كه نداند خون زخم است يا حيض، بايد عبادتهاى خود را بجا آورد، مگر اين كه حالت سابقه اش حيض باشد، مانند صاحب عادت وقتيه كه در ايام عادت خونى ببيند.
(مسأله 443): چنانچه شك دارد خونى كه مىبيند خون حيض است يا استحاضه ولى شرايط حيض را دارد، بايد حيض حساب كند.
(مسأله 444): اگر خونى ببيند كه نداند خون حيض است يا بكارت، بايد مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كرده سپس بيرون آورد، پس اگر اطراف آن آلوده شده، خون بكارت، و چنانچه به همه آن رسيده حيض است.
(مسأله 445): اگر كمتر از سه روز خون ديده و پاك شده، سپس سه روز