(مسأله 2224): هنگام حواله دادن، شخص بايد بدهكار باشد، پس اگر بخواهد از كسى قرض كند، تا وقتى از او قرض نكرده بنابر احتياط لازم نمىتواند او را به شخصى حواله دهد كه آنچه را بعدا قرض مىدهد از آن شخص بگيرد.
(مسأله 2225): حواله دهنده و طلبكار بايد مقدار حواله و جنس آن را بدانند، پس اگر مثلا ده من گندم و ده تومان پول به يك نفر بدهكار باشد، و به او بگويد يكى از دو طلب خود را از فلانى بگير، و آن را معين نكند حواله درست نيست.
(مسأله 2226): اگر بدهى واقعا معين باشد ولى بدهكار و طلبكار هنگام حواله دادن، مقدار و يا جنس آن را ندانند حواله صحيح است، مانند اين كه اگر طلب كسى را در دفتر نوشته، ولى پيش از ديدن دفتر حواله بدهد، سپس دفتر را ببيند و به طلبكار مقدار طلبش را بگويد.
(مسأله 2227): طلبكار مىتواند حواله را قبول نكند، هر چند كسى كه به او حواله شده فقير نباشد و در پرداختن حواله هم كوتاهى ننمايد.
(مسأله 2228): اگر كسى كه به حواله دهنده بدهكار نيست حواله را قبول كند، پيش از پرداختن حواله نمىتواند مقدار حواله را از حواله دهنده بگيرد، و اگر طلبكار طلبش را به مقدار كمتر صلح كند، كسى كه حواله را قبول كرده تنها همان مقدار را مىتواند از حواله دهنده مطالبه نمايد.
(مسأله 2229): پس از تحقق حواله، حواله دهنده و آنكه به او حواله شده نمىتوانند حواله را به هم بزنند، و هر گاه كسى كه به او حواله شده هنگام حواله فقير نباشد، گرچه بعدا فقير شود، طلبكار هم نمىتواند حواله را به هم بزند، و هم چنين است اگر موقع حواله فقير باشد و طلبكار بداند كه فقير است; ولى اگر نداند كه فقير است سپس بفهمد، گرچه در آن وقت توانگر شده، طلبكار مىتواند حواله را به هم بزند و طلب خود را از حواله دهنده بگيرد.
(مسأله 2230): بدهكار و طلبكار، و كسى كه به او حواله شده اگر قبول او در صحت حواله معتبر باشد، يا يكى از آنان براى خود حق به هم زدن حواله را قرار