يك دهم است، و اگر طورى است كه عرف بگويد با هر دو آبيارى شده احتياط لازم آن است كه ملاحظه نسبت كند. پس به نسبتى كه از باران آبيارى شده يك بيستم، و به نسبتى كه از غير باران آبيارى شده يك دهم زكات تعلق مىگيرد.
(مسأله 1814): چنانچه در صدق عرفى شك كند و نداند كه آبيارى طورى است كه در عرف مىگويند با هر دو آبيارى شده يا اين كه مىگويند آبيارى آن مثلا با باران است، احوط آن است كه ملاحظه نسبت كنند، و در نصف يك دهم; و در نصف ديگر يك بيستم; زكات بدهند.
(مسأله 1815): اگر شك كند و نداند كه عرف مىگويند با هر دو آبيارى شده يا اين كه مىگويند با دلو و مانند آن آبيارى شده است در اين صورت به احتياطى كه در مسأله پيش گذشت عمل نمايد.
(مسأله 1816): اگر گندم و جو و خرما و انگور با آب باران و نهر مشروب مىشود، و به آب دلو و مانند آن نياز ندارد، ولى با آب دلو هم آبيارى شود، و آب دلو به زيادى محصول كمك نكند، زكات آن يك دهم است، و اگر با دلو و مانند آن آبيارى مىشود و به آب نهر و باران نياز ندارد، ولى با آب نهر و باران هم مشروب شود و آنها به زيادى محصول كمك نكنند، زكات آن يك بيستم است.
(مسأله 1817): اگر زراعتى را با دلو و مانند آن آبيارى كنند و در زمين كنار آن زراعتى كنند كه از رطوبت آن زمين استفاده نمايد و نياز به آبيارى نشود، زكات زراعتى كه با دلو آبيارى شده، يك بيستم، و زكات زراعتى كه كنار آن است يك دهم مىباشد.
(مسأله 1818): مخارجى را كه براى گندم و جو و خرما و انگور كرده است، مىتواند از محصول كسر نموده و ملاحظه نصاب نمايد، چه مخارجى كه متعارف بوده از خود زراعت مىدادند، و چه مخارجى كه متعارف نبوده از خود زراعت بدهند، هر چند احتياط آن است كه كسر نكنند، به خصوص مخارجى كه متعارف نبوده از خود زراعت بدهند.
(مسأله 1819): بذرى را كه به مصرف زراعت رسانده، چه از خودش باشد،