يا خريده باشد، مىتواند از مخارج حساب و از حاصل كسر نمايد.
(مسأله 1820): آنچه كه دولت يا غير او به زور مىگيرد زكات آن واجب نيست، مثلا اگر حاصل زراعت (850) كيلوگرم باشد و دولت (50) كيلوگرم را به عنوان ماليات بگيرد، تنها زكات در (800) كيلو واجب مىشود.
(مسأله 1821): هر چيزى كه زكات دهنده پيش از تعلق زكات و يا پس از آن صرف نموده، بنابر احتياط واجب مىتواند از محصول كسر كند و تنها زكات بقيه را بدهد، هر چند احتياط آن است كه نصاب را پيش از مصرف كردن، ملاحظه نمايد.
(مسأله 1822): واجب نيست صبر كند تا جو و گندم به حد درو برسد، و انگور و خرما خشك شود، و آنگاه زكات را بدهد، بلكه تا زكات واجب شد جايز است مقدار زكات را قيمت نموده و به عنوان زكات قيمت آن را بدهد.
(مسأله 1823): پس از تعلق زكات مىتواند عين زراعت يا خرما يا انگور را پيش از برداشت محصول به مستحق يا حاكم شرع يا وكيل آنها مشاعا تسليم نمايد، و پس از آن در مصارف شريك مىباشند.
(مسأله 1824): چنانچه مالك عين مال را از زراعت يا خرما و انگور به حاكم يا مستحق يا وكيل آنها تسليم نمود لازم نيست آنها را مجانى به صورت مشاع نگاه دارد، بلكه مىتواند براى اين كه تا وقت درو يا خشك شدن برسد براى ماندن آنها در زمينش اجرت مطالبه نمايد.
(مسأله 1825): كسى كه در چند شهر گندم يا جو يا خرما يا انگور دارد، و فصل رسيدن محصول و بدست آمدن ميوه و زراعت آنها متفاوت است، ولى همه آنها محصول يك سال حساب مىشود، چنانچه چيزى كه اول مىرسد به مقدار نصاب يعنى (288) من (45) مثقال كم باشد، بايد زكات آن را هنگامى كه مىرسد بدهد، و زكات بقيه را هر وقت بدست مىآيد ادا نمايد، و اگر آنچه اول مىرسد به مقدار نصاب نباشد، صبر مىكند تا بقيه آن برسد، پس اگر روى هم به مقدار نصاب شود، زكات آن واجب است، و اگر به مقدار نصاب نشود، زكات آن واجب نيست.