(مسأله 1807): اگر پس از واجب شدن زكات گندم و جو و خرما و انگور، زراعت و درخت را بفروشد، فروشنده بايد زكات آنها را پيش از فروختن بپردازد و يا كنار بگذارد، و چنانچه زكات آن را پرداخت بر خريدار چيزى واجب نيست.
(مسأله 1808): اگر كسى گندم يا جو يا خرما يا انگور را بخرد، و بداند كه فروشنده زكات آن را پرداخته، يا شك دارد كه پرداخته يا نه، چيزى بر او واجب نيست، و اگر بداند كه زكات آن را نپرداخته، چنانچه حاكم شرع معامله مقدارى را كه بايد از بابت زكات داده شود، اجازه ندهد، معامله آن مقدار باطل است، و حاكم شرع مىتواند مقدار زكات را از خريدار بگيرد، و اگر معامله مقدار زكات را اجازه دهد و يا خود فروشنده پس از معامله زكات را بدهد معامله صحيح است، و در صورت اول خريدار بايد قيمت آن مقدار را به حاكم شرع بدهد، و چنانچه قيمت آن مقدار را به فروشنده داده باشد، مىتواند از او مسترد نمايد.
(مسأله 1809): اگر وزن گندم و جو و خرما و كشمش در حال تر بودن به (288) من (45) مثقال كم برسد، و پس از خشك شدن كمتر از اين مقدار شود، زكات آنها واجب نيست.
(مسأله 1810): اگر گندم و جو و خرما را پيش از خشك شدن مصرف كند، چنانچه خشك آنها به اندازه نصاب باشد، بايد زكات آنها را بدهد، و تصرف در همه آن پيش از اداى زكات حرام است.
(مسأله 1811): گندم و جو و خرما و كشمش كه زكات آنها را پرداخته، اگر چند سال هم نزد او بماند زكات ندارد.
(مسأله 1812): اگر گندم و جو و خرما و انگور از آب باران يا نهر آبيارى شود، يا مانند زراعتهاى مصر از رطوبت زمين استفاده كند، زكات آن يك دهم است، و اگر با دلو و مانند آن آبيارى شود زكات آن يك بيستم است.
(مسأله 1813): گندم و جو و خرما و انگورى كه هم از باران آبيارى مىشود و هم از آب دلو و مانند آن، اگر طورى است كه عرف بگويد با دلو و مانند آن آبيارى شده زكات آن يك بيستم، و اگر بگويد با نهر و باران آبيارى شده زكات آن