اول بگيرد اشكال ندارد، ولى اگر وقت قضاى ماه رمضان آخر تنگ باشد، احتياط واجب آن است كه اول قضاى ماه رمضان آخر را بگيرد، مانند اين كه پنج روز از از رمضان آخر قضا داشته و پنج روز هم به ماه رمضان بعدى مانده است.
(مسأله 1649): اگر قضاى روزه چند ماه رمضان بر او واجب باشد بايد در نيت تعيين كند، و چنانچه معين نكند روزه اى را كه مىگيرد قضاى كدام ماه رمضان است، قضاى هيچ يك حساب نمىشود.
(مسأله 1650): در قضاى روزه ماه رمضان مىتوان پيش از ظهر روزه خود را باطل كرد، ولى با تنگى وقت، نمىتوان آن را باطل نمود.
(مسأله 1651): اگر روزه اش قضاى روزه ميتى باشد، احتياط مستحب آن است كه بعد از ظهر روزه را باطل نكند.
(مسأله 1652): اگر بر اثر مرض، يا حيض، يا نفاس، روزه ماه رمضان را نگيرد و پيش از تمام شدن ماه رمضان بميرد، لازم نيست روزه هائى را كه نگرفته براى او قضا كنند.
(مسأله 1653): كسى كه در ماه رمضان به سبب بيمارى روزه نگرفته، و بيمارى او تا ماه رمضان بعد طول كشيده، قضاى روزه هائى را كه نگرفته بر او واجب نيست، و بايد براى هر روز يك مد - كه تقريبا ده سير است - گندم يا جو يا نان يا خرما به فقير بدهد، ولى اگر پس از ماه رمضان به مقدار قضاى آن روزه ها بهبود يافت و عمدى قضا نكرد، قضا بر او واجب شده، و بايد براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد، و اگر پس از ماه رمضان به عذر ديگرى قضا نكرد قضا واجب مىشود، و بنابر احتياط واجب براى هر روز يك مد طعام هم به فقير بدهد.
(مسأله 1654): كسى كه به عذرى غير مرض در ماه رمضان روزه نگرفته، و بعد از ماه رمضان عذرش ادامه داشته يا به عذر ديگرى روزه را قضا نكرده، خواه تصميم قضا داشته يا نه، قضا بر او واجب است، و بنابر احتياط واجب بايد براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد، و آنكه عمدى قضا نكرده بايد اين حكم را عمل كند.