اول: آن كه در شب ماه رمضان جنب باشد و تا اذان صبح از خواب دوم و يا سوم بيدار نشود، چنان كه در مسأله (1581) گذشت.
دوم: آن كه مبطل روزه انجام ندهد، ولى نيت روزه ننمايد يا ريا كند، يا قصد كند كه روزه نباشد، يا قصد كند مبطل روزه انجام دهد.
سوم: آن كه در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش كند و با حال جنابت يك يا چند روز روزه بگيرد.
چهارم: آن كه در ماه رمضان بى تحقيق يا به علامت و يا گفته شخص غير قابل اعتماد، امساك نكند، و يا پيش از مغرب افطار نمايد، سپس معلوم شود اشتباه بوده و صبح شده يا مغرب نشده; و نيز اگر پس از تحقيق با اين كه گمان دارد صبح شده عملى كه روزه را باطل مىكند انجام دهد، سپس معلوم شود صبح بوده، قضاى آن روز بر او واجب است.
پنجم: آن كه براى خنك شدن مضمضه كند يعنى آب در دهان بگرداند و بى اختيار فرو رود، و بنابر احتياط واجب اگر بى جهت يا براى وضوى غير نماز واجب مضمضه كند، و آب بى اختيار فرو رود، روزه را قضا كند، ولى اگر فراموش كند كه روزه است و آب را فرو دهد، يا براى وضوى نماز واجب مضمضه كند و بى اختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.
ششم: آن كه كسى از روى اكراه يا اضطرار يا تقيه افطار كند، لازم است قضا نمايد و كفاره واجب نيست.
(مسأله 1639): اگر غير آب چيز ديگرى را در دهان ببرد و بى اختيار فرو رود، يا آب در بينى كند و بى اختيار فرو رود، قضا بر او واجب نيست.
(مسأله 1640): زياد مضمضه كردن روزه دار براى وضوى نماز واجب مكروه است، و اگر پس از مضمضه بخواهد آب دهان را فرو ببرد، بهتر است كه سه بار آب دهان را بيرون بريزد.
(مسأله 1641): اگر كسى بداند يا ايمن نباشد كه به سبب مضمضه بى اختيار يا از روى فراموشى آب وارد گلويش مىشود، نبايد مضمضه كند.