فتواى او مخالف فتواى مرجع سابقى كه معلوم الاعلميه بوده، نباشد; بايد از او تقليد كند، و اگر چند نفر به نظر او اعلم از ديگران و با يكديگر مساوى باشند، بايد از پرهيزگارترين آنها تقليد نمايد.
(مسأله 7): بدست آوردن فتوا يعنى دستور مجتهد چهار راه دارد:
اول: شنيدن از خود مجتهد.
دوم: شنيدن از دو نفر عادل كه فتواى مجتهد را نقل كنند.
سوم: شنيدن از كسى كه شخص به گفته او اطمينان دارد.
چهارم: ديدن در رساله مجتهد كه اطمينان به درستى آن باشد.
(مسأله 8): تا مقلد يقين نكند كه فتواى مجتهد عوض شده مىتواند به آنچه در رساله او نوشته شده عمل نمايد، و اگر احتمال دهد كه فتواى او عوض شده جستجو لازم نيست.
(مسأله 9): اگر مجتهد اعلم در مسأله اى فتوا دهد، كسى كه از او تقليد مىكند نمىتواند در آن مسأله به فتواى مجتهد ديگر عمل نمايد، مگر اين كه فتواى غير اعلم مطابق احتياط باشد. ولى اگر فتوا ندهد و بفرمايد احتياط آن است كه فلان طور عمل شود، مانند اين كه بفرمايد: احتياط آن است كه در ركعت سوم و چهارم نماز سه بار تسبيحات اربع گفته شود، مقلد يا بايد به اين احتياط - كه احتياط واجب ناميده مىشود - عمل كند، و يا به فتواى مجتهد ديگرى كه تقليدش جايز است و از مجتهد اعلم يك درجه پائين تر و از ساير مجتهدان علم او بيشتر است عمل نمايد، پس اگر او يك مرتبه گفتن تسبيحات را كافى بداند مىتواند يك مرتبه بگويد، و هم چنين است اگر مجتهد اعلم بفرمايد مسأله محل تأمل يا محل اشكال است.
(مسأله 10): اگر مجتهد اعلم پيش يا پس از اظهار فتوا در مسأله اى احتياط كند، مانند اين كه بفرمايد: هر گاه ظرف نجس را يك مرتبه در آب كر بشويند پاك مىشود، اگر چه احتياط آن است كه سه بار بشويند مقلد او نمىتواند در آن مسأله به فتواى مجتهد ديگر رجوع نمايد، و بايد به فتواى او عمل