و ساير موجودات پى مىبرد، و آن را ضرورى مىداند، بنابر اين پيروى از فرمان آفريدگار لازم است، و مخالفت با آن نابخردى و مايه تباهى است.
فرمان خداوند را پيامبران گرامى او به مردم ابلاغ كردند، كه مردانى شايسته و مصون از خطا و لغزش، و منزه از خيانت بودند، ايشان از سوى خداوند با برهان عقلى واستدلال قوى، مؤمنان نيكوكار را مژده پاداش و نعيم ابدى، و كافران و منافقان را هشدار به عذاب و كيفر اخروى دادند، و به حكم خداوند براى نسلهاى بعد از خود نيز اوصياء و جانشينانى تعيين كردند، تا در هيچ زمانى مردمان بدون حجت و راهنماى الهى نباشند، و از احكام شرعى هيچ گاه بى خبر نمانند.
بنابر اين به توجيه عقل و دلالت قرآن مجيد و احاديث متواتره پى مىبريم كه اصول دين پنج چيز است: توحيد، عدل، نبوت، امامت، ومعاد; كه هر انسانى بايد آفريدگار عادل را بشناسد، و به پيامبران و امامان (عليهم السلام) معرفت داشته باشد، و معاد را باور دارد، كه خداوند بخشنده هر نعمت است، و پيامبر; ابلاغ كننده دستورات او است، و امام حافظ و بيانگر احكام است، و قيامت هنگام رسيدگى به اعمال است.
و تفصيل اين اجمال در كتابهاى مفصل اعتقادى بيان گرديده است.