شرط كند كه هنگام تلف شدن عاريه كننده ضامن باشد، يا چيزى را كه عاريه كرده طلا و نقره باشد، بايد عوض آن را بدهد.
(مسأله 2279): اگر طلا و نقره را عاريه نمايد و شرط كند كه اگر تلف شود ضامن نباشد، چنانچه تلف شود محل اشكال است.
(مسأله 2280): اگر عاريه دهنده بميرد، عاريه گيرنده بايد مال عاريه شده را به ورثه او يا ولى آنها بدهد.
(مسأله 2281): اگر عاريه دهنده ديوانه يا سفيه شود كه شرعا نتواند در مال خود تصرف كند، عاريه كننده بايد مالى را كه عاريه كرده به ولى او بدهد.
(مسأله 2282): كسى كه چيزى را عاريه داده هر وقت بخواهد مىتواند آن را دوباره بگيرد، و كسى هم كه عاريه كرده هر وقت بخواهد مىتواند آن را باز گرداند.
(مسأله 2283): عاريه دادن چيزى كه استفاده حلال ندارد جايز نيست، مانند آلات لهو و شطرنج و قمار يا ظرف طلا و نقره براى به كار بردن، ولى عاريه دادن ظرف طلا و نقره براى تزيين جايز است هر چند احتياط در ترك است.
(مسأله 2284): عاريه دادن گوسفند براى استفاده از شير و پشم آن، و عاريه دادن حيوان نر براى كشيدن بر ماده صحيح است.
(مسأله 2285): اگر مال عاريه كرده را به مالك يا وكيل يا ولى او بدهد سپس آن مال تلف شود، عاريه كننده ضامن نيست، ولى اگر بى اجازه صاحب مال يا وكيل يا ولى او آن را به جائى ببرد هر چند جائى باشد كه صاحبش معمولا به آنجا مىبرده - مانند اين كه اسب را در اصطبلى كه صاحبش براى آن مهيا كرده ببندد - سپس تلف شود، يا كسى آن را تلف كند ضامن است.
(مسأله 2286): اگر چيز نجس را براى استفاده اى كه شرط آن پاكى است عاريه دهد، بايد نجس بودن آن را به كسى كه عاريه مىكند بگويد.
(مسأله 2287): مال عاريه شده را نمىتوان بى اجازه مالكش به ديگرى عاريه داد.