(مسأله 1171): هر گاه شكش يكى از شكهائى باشد كه نماز احتياط براى آنها واجب است، چنانچه نماز را تمام كرد احتياط واجب است كه نماز احتياط را بخواند - و گر نه معصيت كرده - و بدون خواندن آن نماز را از سر نگيرد، و اگر پيش از انجام مبطل نماز آن را از سر بگيرد نماز دومش هم باطل است، ولى اگر پس از انجام مبطل نماز، مشغول نماز شود نماز دومش صحيح است.
(مسأله 1172): چنانچه شك كند، صحيح باشد يا باطل، ولى مىداند اگر به حالت بعدى برود برايش يقين يا گمان پيدا مىشود، جايز نيست با حالت شك نماز را ادامه دهد; مثلا اگر در حال ايستادن شك كند كه يك ركعت خوانده يا بيشتر، و بداند كه اگر به ركوع رود به يك طرف يقين يا گمان پيدا مىكند، جايز نيست با اين حال ركوع كند، مگر آن كه چيزى از واجبات نماز با شك همراه نشود، مانند اين كه در سجده پس از ذكر شك كند، و با سر برداشتن شك بر طرف شود.
(مسأله 1173): اگر اول گمانش به يك طرف بيشتر باشد، سپس دو طرف در نظر او مساوى شود، بايد به دستور شك عمل نمايد. و اگر اول دو طرف در نظر او مساوى باشد و به طرفى كه وظيفه او است بنا بگذارد، سپس گمانش به طرف ديگرى برود، بايد همان طرف را بگيرد و نماز را تمام كند.
(مسأله 1174): كسى كه نمىداند گمانش به يك طرف بيشتر است يا اين كه هر دو طرف در نظر او مساوى است، بايد به دستور شك عمل كند.
(مسأله 1175): اگر پس از نماز بداند كه در بين نماز حال ترديدى داشته كه مثلا دو ركعت خوانده يا سه ركعت، و بنا را بر سه گذاشته، ولى نداند كه گمانش به خواندن سه ركعت بوده يا اين كه هر دو طرف در نظر او مساوى بوده، بنابر احتياط لازم بايد نماز احتياط را بخواند.
(مسأله 1176): اگر هنگام خواندن تشهد يا پس از ايستادن، شك كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه، و در همان موقع يكى از شكهائى كه اگر پس از پايان دو سجده اتفاق بيفتد صحيح مىباشد، براى او پيش آيد، مثلا شك كند كه