و مرد و زن يا يكى از آنان بدانند كه عده زن تمام نشده، و بدانند عقد كردن زن در عده حرام است; آن زن بر او حرام ابدى مىشود هر چند نزديكى نكرده باشند.
(مسأله 2330): اگر زنى را كه در عده ديگرى است براى خود عقد كند، و نمىدانسته كه آن زن در عده است يا نمىدانسته كه عقد زن در عده حرام است، و با او نزديكى نمايد; آن زن بر او حرام ابدى مىشود.
(مسأله 2331): اگر شخص بداند زنى شوهر دارد و ازدواج با او حرام است و با او ازدواج كند، بايد از او جدا شود، و در آينده هم نبايد او را براى خود عقد كند، و هم چنين است اگر نداند كه آن زن شوهر دارد ولى پس از ازدواج با او نزديكى كرده باشد.
(مسأله 2332): زن شوهردارى كه زنا كرده بر مرد زنا كننده - بنابر احتياط لازم - حرام ابدى مىشود، ولى بر شوهر خود حرام نمىشود، و چنانچه توبه نكند و بر عمل خود باقى باشد، بهتر است كه شوهر او را طلاق دهد ولى بايد مهرش را بدهد.
(مسأله 2333): زن طلاق داده شده و زنى كه متعه بوده و شوهرش مدت او را بخشيده يا مدتش تمام شده، چنانچه پس از مدتى شوهر كند سپس شك كند كه هنگام عقد شوهر دوم عده شوهر اول تمام بوده يا نه، به شك اعتنا نكند.
(مسأله 2334): مادر و خواهر و دختر شخصى كه لواط داده بر لواط كننده - چه بالغ بوده چه غير بالغ - حرام است، ولى اگر گمان كند كه دخول شده، يا شك كند كه دخول شده يا نه، بر او حرام نمىشوند.
(مسأله 2335): اگر با مادر يا خواهر يا دختر شخصى ازدواج نمايد، و پس از ازدواج و دخول به همسر با آن شخص لواط كند، آنها بر او حرام نمىشوند، مگر آن كه پس از عقد و پيش از دخول لواط كند، يا آن ازدواج به طلاق يا مانند آن به هم بخورد، و لواط كننده بخواهد دوباره با آنها ازدواج كند كه احتياط لازم است كه با آنها ازدواج نكند.