چيزهائى كه در آن به كار رفته، در حكم ساختمان است.
(مسأله 2691): اگر ميت بيش از يك زن دارد، چنانچه فرزند ندارد، يك چهارم مال، و اگر فرزند دارد يك هشتم مال به تفصيلى كه گذشت، به طور مساوى بين زنهاى او قسمت مىشود، هر چند شوهر با همه يا بعض آنان نزديكى نكرده باشد، ولى اگر در مرضى كه در آن مرض از دنيا رفته، زنى را عقد كرده و با او نزديكى نكرده باشد، آن زن از او ارث نمىبرد و حق مهر هم ندارد.
(مسأله 2692): زنى كه در حال مرض شوهر كرده و به همان مرض مرده است، شوهرش هر چند با او نزديكى نكرده باشد از او ارث مىبرد.
(مسأله 2693): اگر زن را به ترتيبى كه در احكام طلاق گذشت، طلاق رجعى بدهند و در بين عده بميرد، شوهر از او ارث مىبرد، ولى اگر پس از گذشتن عده يا در عده طلاق بائن، يكى از آنان بميرد، ديگرى از او ارث نمىبرد.
(مسأله 2694): اگر شوهر در حال مرض، زنش را طلاق بدهد، و پيش از گذشتن دوازده ماه هلالى بميرد، زن با سه شرط از او ارث مىبرد:
اول: آن كه در اين مدت شوهر ديگر نكرده باشد، و چنانچه شوهر كرده باشد احتياط لازم مصالحه است.
دوم: به سبب بى ميلى به شوهر مالى به او نداده باشد كه به طلاق دادن راضى شود، بلكه اگر چيزى هم به شوهر ندهد ولى طلاق به تقاضاى زن باشد، باز هم ارث بردنش اشكال دارد.
سوم: شوهر در مرضى كه در آن مرض زن را طلاق داده، به سبب آن مرض يا به جهت ديگرى بميرد، پس اگر از آن مرض بهبودى يابد و به جهت ديگرى از دنيا برود، زن از او ارث نمىبرد. ولى احتياط مصالحه زن با ساير ورثه است، چنانچه از آن مرض بهبودى نيافته اما به مرض ديگر وفات كرده است.
(مسأله 2695): لباسى كه مرد براى پوشيدن زن خود گرفته ولى تمليك او نكرده، گرچه زن آن را پوشيده باشد، پس از مردن شوهر، جزء مال شوهر است.