دال بر اين مطلب بىشمار است...
از جمله خبر ابراهيم اوسى از حضرت رضا عليه السلام است كه فرمود: از پدرم شنيدم كه مى فرمود: (روزى نزد پدرم بودم كه مردى آمد و گفت: من مردى از هستم و زكات بدهكارم، آن را به كه بسپارم؟ فرمود: به ما. گفت: صدقه (صدقه واجب = زكات) بر شما حرام است! فرمود: آرى، اگر آن را به شيعيان ما برسانى بى شك به ما رسانده اى. گفت: من كسى را براى آن نمى يابم، فرمود:
يك سال منتظر بمان، گفت: اگر باز هم كسى را نيافتم؟ فرمود: دو سال انتظار بر، تا آن كه تا چهار سال را فرمود، سپس فرمود: اگر باز هم كسى را نيافتى آن را در كيسه اى ريخته، سر آن ببند و به دريا افكن، زيرا خداوند اموال ما و شيعيان ما را بر دشمنان ما حرام فرموده است).
شايد اين كه در آخر حديث فرموده آن را به دريا بيفكن - بر فرض كه در اين مدت احدى از شيعيان را نيابد، كه البته فقط يك فرض است و بعيد است در خارج اتفاق افتد - براى اين است كه مى خواهد با كنايه بفهماند كه افكندن آن به دريا و تلف كردن آن در صورت عدم امكان رسانيدن آن به شيعه بهتر و سزاوارتر از رسانيدن آن به مخالفان است. (1) 5 - علامه حلى رحمه الله گويد: (در استحقاق زكات) اسلام تنها كافى نيست بلكه ايمان نيز شرط است، پس زكات را به غير امامى نبايد داد. همه علماى ما بر همين رأيند بر خلاف همه اهل سنت كه تنها اسلام را شرط مى دانند. دليل ما آن است كه امامت از اركان و اصول دين است و ثبوت آن به ضرورت از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم معلوم است، پس منكر آن در واقع باور دارنده رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در