نخواهم كرد). (1) و فرمود: آن كس كه خود را پيشواى مردم قرار مى دهد بايد به آموزش خود پيش از آموزش ديگران بپردازد، و بايد تأديب عملى او پيش از تأديب زبانى او باشد. و آموزگار و تأديب كننده خويش بيش از آموزگار و تأديب كننده ديگران شايسته تجليل است. (2) و فرمود: به خدا سوگند كه من شما را به هيچ طاعتى بر نمىانگيزم جز آن كه خود پيش از شما بدان عمل مى كنم، وشما را از گناهى باز نمى دارم جز آن كه خود پيش از شما از آن باز مى ايستم. (3) و در وصف مخالفان خود فرمود: رعد و برق و تهديدهاى فراوان كردند ولى در عمل سست بودند و دل و جرأت جنگ نداشتند، ولى ما پيش از ضربه زدن رعد و برق و تهديد نمى كنيم و پيش از باريدن سيل راه نمىاندازيم. (4) خواننده گرامى، اينك با ما همراه شو تا به نمونه هايى از عدل او بنگريم تا مدعاى ما در عمل ثابت شود.
1 - ابن ابى الحديد از ابن عباس رضى الله عنه روايت نموده كه: على عليه السلام در روز دوم بيعت خود در مدينه خطبه اى خواند و فرمود: (هش داريد كه هر زمينى كه عثمان در اختيار كسى نهاده و هر مالى كه از مال خدا به كسى داده بايد به بيت المال بازگردد، زيرا حقوق گذشته را هيچ چيزى پايمال نتواند كرد، و اگر ببينم آنها را مهر زنان كرده اند و در شهرهاى مختلف پراكنده اند باز هم به جاى اولش باز خواهم گرداند، زيرا در حق وسعتى است و هر كه حق بر او تنگ آيد جور و