مساوات تنها آن دو تن را بر نمىگزيد و ديگران را نيز با خود مى آورد. (1) استفاده برترى على عليه السلام از آيه مباهله بهترين دليل برترى على عليه السلام از همه افراد بشر حتى از انبيا عليهم السلام غير از پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم همين آيه است، زيرا خداوند او را نفس پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم خوانده است، و از روايات و گفتار مورخان و محدثان بر مى آيد كه مراد از انفسنا على عليه السلام است.
محمد بن طلحه شافعى ضمن بيانى در فضيلت زهرا عليها السلام در اين آيه، گويد:
اين كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فاطمه را ميان خود و ميان على عليه السلام كه به منزله جان او بوده است قرار داد دليل بر آن است كه مى خواست فاطمه از هر سو حراست گردد و بدين سبب اهميت شأن او روشن شود، زيرا حراست با احاطه انفس بيش از حراست با احاطه ابناء است. (2) ابن حجر هيتمى گويد: دارقطنى روايت كرده است كه: على عليه السلام در روز شورى با حاضران احتجاج كرد و گفت: شما را به خدا سوگند كه آيا در ميان شما كسى هست كه خويشاونديش از من به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نزديكتر باشد؟ و غير از من كسى هست كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم او را نفس خود قرار داده و فرزندان او را فرزندان خود و زن او را زن خود قرار داده باشد؟ گفتند: نه، خدايا. (3) فخر رازى گويد: در رى مردى بود به نام محمود بن حسن حمصى كه معلم شيعيان دوازده امامى بود. وى مى پنداشت كه على رضى الله عنه از همه پيامبران غير از حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم افضل است و دليل او آيه انفسنا بود. مى گفت: مراد از انفسنا نمى تواند خود محمد صلى الله عليه و آله و سلم باشد، زيرا انسان هيچ گاه خودش را دعوت