و او همان كلمه اى است كه همراه اهل تقوا ساخته ام (1)، هر كه دوستش دارد مرا دوست داشته، و هر كه فرمانش برد مرا فرمان برده، پس او را بدين امر مژده بده.
گفتم: پروردگارا، او را مژده دادم، وى گفت: من بنده خدا و در اختيار اويم، اگر عذابم كند به گناهانم عذاب نموده و هيچ ستمى روا نداشته، و اگر آنچه را وعده ام داد سر انجام بخشد باز هم او به من سزاوارتر است. پس من (پيامبر) در حق او دعا كرده، گفتم: خداوندا، دلش را جلا بخش و ايمان را بهار آن قرار ده، خداوند فرمود: محققا چنين كردم، جز آن كه او را به پاره اى از بلاها اختصاص دادم كه هيچ يك از دوستانم را بدان اختصاص ندادم. گفتم: پروردگارا، او برادر و همراه من است (او را معاف دار)! فرمود: در علم من گذشته كه او آزمايش خواهد شد و ديگران نيز به دو مورد آزمايش قرار خواهند گرفت.
(حلية الاولياء از ابى برزه اسلمى. و به سند و لفظ ديگرى از انس بن مالك چنين آورده: (پروردگار عالميان درباره على به من گوشزد نموده كه او پرچم هدايت، و منار ايمان، و امام دوستان من، و نور همه فرمانبران من است، (آن گاه پيامبر فرمود:) على در فرداى قيامت امين و پرچمدار من است، كليد گنجينه هاى رحمت پروردگارم به دست على است).
4 - هر كه مى خواهد به اراده (آهنين) نوح، دانش آدم، بردبارى ابراهيم، هوشيارى موسى و زهد عيسى بنگرد، پس به على بن ابى طالب نگاه كند).
(مسند احمد و صحيح بيهقى) 5 - (هر كه بدين دلشاد است كه چون من زيست كند، و چون من بميرد، و به شاخه اى از ياقوت - كه خداوند به دست (قدرت) خويش آفريد و به آن گفت: