آن روز كشته مى شد شهيد بود. (1) ابن ابى الحديد گويد: و بيشتر دشمنان آن حضرت اهل بصره بودند كه از طرفداران عثمان به شمار مى آمدند و كينه هاى جنگ جمل در دلهاشان نهفته بود. آن حضرت كمتر با مردم مىجوشيد و در دين خدا سخت گير بود و با علم به دين و پيروى حق از خشم و رضاى احدى باك نمى داشت. (2) 8 - جرج جرداق گويد: شمار كسانى كه از آن حضرت بريدند و به معاويه پيوستند به كثرت شمار كسانى كه دنيا را تنها براى خود مى خواهند افزايش مى يافت، و سرشت همه مردم چنين نيست كه حق را تاب بياورند و حق بگويند و به حق عمل كنند و نيز طبع همه آنان چنين نيست كه على را دوست بدارند كه به حق بر خود و وابستگان و همه مردم سخت مى گرفت... پس چگونه به معاويه نپيوندد و دست از على نكشد آن كارگزارى كه على عليه السلام به او پيغام مى دهد: (به خدا سوگند كه اگر به من خبر رسيد كه در اموال عمومى مسلمانان خيانت ورزيده اى، كم باشد يا زياد، چندان بر تو سخت گيرم كه تهيدست و گرانبار و سرافكنده بمانى)! (3) و يا آن ديگرى كه اين نامه را از على دريافت مى دارد: (و به من خبر رسيده كه زمين را برهنه ساختى و هر چه زير پايت بود گرفتى و هر چه زير دستت آمد خوردى، زود حساب درآمدها و هزينه هايت را برايم بفرست). (4) چگونه مردم عادى مى توانند به اين سطح بلند از صفت انسان حق برسند و مرد سرشناس و والى آنها بپذيرد كه على به او بگويد: (اگر آنچه از تو به من
(٨٥٣)