نبوده و هر گز ميان آنان اختلاف و نزاعى صورت نگرفته است.
سخن كه بدين جا كشيد، ابو جعفر رحمه الله گفت: من چندى پيش به خط خود سخن يكى از زيديه را در اين باره به عنوان نقض ورد بر ابو المعالى جوينى در اين نظرى كه براى خود اختيار نموده به صورت تعليقه نوشته ام، و اينك آن را به شما مى دهم تا با تأمل در آن، از سخن گفتن درباره سخنان اين فقيه بى نياز باشم، زيرا من در خود در دى را احساس مى كنم كه مانع از گفتگوى بسيار است به ويژه اگر سخن به جدل و سر سختى دشمن بيانجامد. سپس از ميان كتابهاى خود جزوه اى را بيرون آورد كه آن را در آن مجلس خوانديم و حاضران را خوش آمد، و من خلاصه آن را در اينجا مى آورم:
پاسخ ابو جعفر نقيب به مسأله عدالت صحابه و عدم جواز لعن آنان ابو جعفر گويد: اگر نه اين بود كه خداوند دشمنى با دشمنان خود را مانند دوستى با دوستانش واجب نموده و در ترك آن بر مسلمانان سخت گرفته، - چرا كه عقل بدين كار رهنماست و خبر درست در اين مورد رسيده كه فرموده: لاتجد قوما يؤمنون بالله واليوم الاخر يوادون من حاد الله و رسوله ولوكانوا آباءهم اوابناءهم اواخوانهم اوعشيرتهم. (1) (هرگز قومى را كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده اند نخواهى يافت كه با دشمنان خدا و رسول او دوستى كنند گرچه پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشانشان باشند)، و فرموده: ولو كانوا يؤمنون بالله و النبى و ما انزل اليه مااتخذوهم اولياء (2) (و اگر به خدا و پيامبر و آنچه به او نازل شده ايمان داشتند كافران را دوست نمى گرفتند)، و فرموده: لاتتولوا قوما غضب