است. خداوند به حق آن امام و اولاد طاهرينش و به حق اسماء حسنايش كه همان ائمه اند ما را از اعوان و انصار و دوستان ايشان در دنيا و همنشينان آنان در آخرت قرار دهد.
ارتداد از امامت ارتداد از دين است آرى، آن دينى كه از آن برگشتند و بدان سبب مستحق طرد و دورى از رحمت حق در قيامت شدند همان امامت و ولايت اميرمؤمنان عليه السلام بوده است، زيرا امامت از اركان دين و اصول ايمان و يقين است كه شناخت آن چون شناخت خداوند و خاتم پيامبران صلى الله عليه و آله و سلم واجب و اعتقاد به آن بر همه مسلمانان لازم است، (1) و منحرفان و منكران آن از اسلام بيرون و به جهنم اندرند - مگر مستضعفان و مردمى كه قاصر بوده و دسترسى به حق نداشته اند - و اگر با آنان معامله اسلام و مسلمين مى شود به جهت حفظ مذهب اهل بيت عليهم السلام و مصلحت مؤمنان است. اين باور من و باور همه فقهاى شيعه و بزرگان دين - رضوان الله عليهم - است كه سخنان برخى از آنان را در گذشته آورديم، زيرا خداى سبحان ولايت و امامت را موجب تكميل دين و خشنودى خود از مؤمنان قرار داده، و در قرآن كريم ولايت خود و پيامبرش را به ولايت اميرمؤمنان عليه السلام مقرون ساخته، و اطاعت از خود و پيامبرش را در كنار اطاعت از وصى آن حضرت نهاده، و ولايت را به پايه اى قرار داده كه اگر تبليغ نگردد گويى اصل رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم تبليغ نگرديده است. بنابر اين خواننده منصف و اهل يقين نمى دارد كه ولايت و امامت على و فرزندان معصومش عليهم السلام از اصول دين و اركان يقين است، و اينك براى روشن تر شدن بحث و بينش بيشتر خوانندگان نظر محققان و