نام من (على) است. مقرى گويد: هر گاه بنى اميه مى شنيدند كه كودكى على نام دارد او را مى كشتند، اين خبر به رباح رسيد گفت: پسر من نامش على است، و از نام على ناراحت مى شد و بر هر كه فرزندش را على مى ناميد خشم مى گرفت. (1) تحريف در شخصيتهاى دشمن على عليه السلام پس از ذكر برخى از كسانى كه مقام والاى آنها از تيرهاى مسموم متعصبان در امان نمانده است نام كسانى را در اينجا مى آوريم كه رجال نويسان آنان را به عدالت ووثاقت توصيف نموده اند با آن كه شديدا دشمن على عليه السلام بوده و از آن حضرت منحرف بوده اند و اين بدترين نوع تحريف و واژگونه جلوه دادن است.
زشتى باد بر گروهى كه حقايق را قلب و تحريف كرده اند، آنان شيطان را ملاك كار خويش دانسته و شيطان هم آنان را شريك خود گرفته است، در سينه آنان تخم و جوجه گذاشته و آشيانه كرده و در دامن آنان باليده و آنان را چشم و زبان خود ساخته است. (2) مرگ بر گروهى كه ناسزا و حمله و بدگويى به سرور اوليا و امير برايا را تصلب و استوارى در سنت دانسته و دشمنى حضرتش را نشانه ديندارى شمرده اند!
1 - ابراهيم بن يعقوب جوزجانى: عسقلانى گويد: خلال گفته: ابراهيم جدا مرد جليلى است، احمد بن حنبل با او مكاتبه مى كرد و سخت او را اكرام مى نمود... دارقطنى گفته:... او از حافظان اهل تصنيف و تخريج كنندگان مورد وثوق بوده... سلمى پس از نقل اين مطلب از دارقطنى گفته: لكن در او انحرافى