ندارد و تو هر كه را خواهى سيراب و هر كه را خواهى محروم مى دارى).
(شگفتا از آن كوردلى كه از ديدن هدايت او نابيناست حال آن كه نور او چون خورشيد درخشان و تابان است).
وهم سقاة للحوض من والاهم * يسقى بكأس لذة للشارب (و آنان ساقى دوستان خود از آن حوضند، كه دوستانشان از جامى كه براى نوشنده بسيار گواراست سيراب مى شوند).
وان الحوض حوضك والبرايا * اليك لدى القيامة مهطعينا وتحت لوائك المحمود تضحى * جميع الخلق دونك خاشعينا (و حوض، حوض توست و همه آفريدگان در قيامت سر تسليم در برابر تو فرو مى نهند).
(و همه آفريدگان در زير لواى محمود تو گرد مى آيند و همه در برابر تو خاشع و فروتنند).
عونى تسقى الظماء على حوض النبي غدا * للمؤمنين بمملو من الحلب (فردا روز، تو مؤمنان تشنه لب را بر سر حوض پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم با جامى سرشار از شير سيراب مى سازى).
زاهى بدر الدجى وزوجه شمس الضحى * في فضلها وابناه للعرش القرط ومن له الكوثر حوض في غد * والنار ملك والفراديس خطط (او ماه تابان شبهاى تار است و همسرش در فضيلت، خورشيد روز است، و دو فرزندش گوشواره هاى عرشند).