خردل از دوستى على بن ابى طالب عليه السلام داشته باشد جز آن كه خداى بزرگ او را به بهشت در آورد. (1) 20 - جبرئيل عليه السلام بر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم وارد شد و گفت: اى محمد، خداى بلند پايه و والامرتبه تو را سلام مى رساند و مى گويد: محمد پيامبر رحمت من است وعلى برپا دارنده حجت من. دوست او را عذاب نكنم گرچه مرا نافرمانى كرده، و بر دشمن او رحم نياورم گرچه مرا فرمان برده باشد. (2) 21 - گروهى از راويان گويند: به ابن عباس گفتيم: آيا دوستى على عليه السلام در آخرت سودمند است؟ گفت: ياران رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم درباره دوستى او با هم نزاع كردند تا از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم پرسيديم، فرمود: اجازه بدهيد تا از وحى بپرسم.
چون جبرئيل عليه السلام فرود آمد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از او پرسيد، وى گفت: از خداوند از اين مسأله سؤال خواهم كرد. پس به آسمان بالا رفت، آن گاه فرود آمد و گفت: اى محمد، خداى متعال تو را سلام مى رساند و مى گويد: على را دوست بدار، كه هر كس او را دوست بدارد مرا دوست داشته، و هر كه او را دشمن بدارد مرا دشمن داشته است. اى محمد، هر جا تو باشى على آنجاست، و هر جا على باشد دوستانش آنجايند [گرچه گنهكار و گنهكار باشند]. (3) خواننده گرامى با مطالعه اين اخبار كه از طريق عامه و خاصه روايت شده است و پس از احاطه به الفاظ و معانى آنها اين حقيقت براى او روشن مى شود كه دوستى آن حضرت گرچه وسيله تهذيب اخلاق و آشنايى و عمل به شريعت اسلامى است، ولى منحصر در اين معنا نيست بلكه به خودى خود موضوعيت دارد و موجب آمرزش گناهان دوستان او است، و چنان نيست كه