ولى سخنى مى گويد كه در نظر اهل فن بسيار سست و بى ارزش است! و به نظر من اين سخن از خود شيخ محمد عبده نيست بلكه از شاگرد و جمع كننده تفسير او سيد رشيد رضاست كه دشمنى با شيعه از خصوصيات او است. گويى وى اين آيه را نديده و نخوانده است كه مى فرمايد: وان كانوا اخوة رجالا ونساء فللذكر مثل حظ الانثيين... (1) يعنى (هر گاه وارثان ميت چند برادر و خواهر بودند (پسر و دختر بودند) پسر دو برابر دختر مى برد). در اين آيه كلمه نساء درباره دختران به كار رفته است و كسى در اين باره اختلافى ندارد.
و نيز فرموده: يوصيكم الله في اولادكم للذكر مثل حظ الانثيين فان كن نساء فوق اثنتين... (2) در اين آيه نيز كلمه نساء بر دختران اطلاق گرديده است. پس چگونه وى گفته است: هيچ عرب زبانى كلمه نساء را درباره دختران به كار نمى برد؟ مگر قرآن به زبان عربى فصيح و روشن نيست؟ چرا، او مى داند ولى دلبستگى به زمين و ماديات، و پيروى از هواى نفس او را بدين سخن كشانده است. و كسى را كه خدا روشن نكند هيچ گاه روشن نخواهد شد.
اما اين كه گفته است: (بعيدتر آن كه مراد از انفسنا على رضى الله عنه باشد) نيز نارواست، زيرا واحدى نيشابورى كه از عالمان بزرگ اهل سنت در قرن چهارم است از جابر روايت كرده كه اين آيه درباره اهل كساء نازل شده است. و گويد: شعبى گفته است: مراد از ابناءنا حسن و حسين، و از نساءنا فاطمه، و از انفسنا على بن ابى طالب رضى الله عنه است. (3) وابن حجر هيتمى مكى گويد: از عبد الرحمن بن عوف روايت است كه: چون رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مكه را فتح كرد به سوى طائف رفت و هفده يا نوزده شب آن