هم القوم فاقوا العالمين مناقبا * محاسنها تجلى و آياتها تروى (آنها قومى هستند كه در فضائل و مناقب سر آمد جهانيانند، كه پيوسته محاسن آن مناقب مى درخشد و آياتش گفتگو مى شود).
هنگامى كه حضرت عقلى نورانى باشد كه با آفريده جسمانى شباهتى ندارد، يا نظيرى براى او يافت نشود، يا او و اولاد معصومش بر جهانيان سر آمد باشند، پس آنان از همه آفريدگان حتى انبيا عليهم السلام افضلند، و پيامبر صلى الله عليه و سلم هم گرچه از آنان افضل است ولى آنان از او و او هم از آنان است. درود خدا بر همگى آنان باد.
در اينجا بحث از افضليت على و اولادش عليهم السلام را خاتمه مى دهيم كه مشتى است از خروار، و همين اندازه بسنده است. و در باب بعد از مقامات چهارگانه آن بزرگواران در مواقف قيامت كه باب سوم كتاب را تشكيل مى دهد به بحث مىپردازيم.
افضليت على عليه السلام در قصايد و مدايح خواننده گرامى، پس از آن كه افضليت على عليه السلام را بر همه افراد بشر حتى انبيا و پيامبران اولوا العزم در آيات قرآن به كمك اخبار و احاديثى كه از جانب اهل سنت و شيعه نقل شده ملاحظه نمود، اينك بسيار به جاست كه به افضليت آن حضرت در قصايد و مدايح نيز اشاره اى داشته باشيم، يعنى در اشعارى كه تصريح به مقصود ما دارد مانند اشعارى كه دلالت دارد بر اتحاد نور نبوت و ولايت، و اين كه على عليه السلام نظير و شبيه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم است، و بهترين آفريدگان است، و انبيا به او توسل مى جستند، و او اصل اصول آفرينش است، و بهترين مردم و بهترين بشر است، و همريشه و برادر رسول خداست، و يگانه آدميان است، و علت آفرينش است، و روش او روش پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم است و خودش نفس و روح و عضو پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم است، و خداوند به زبان على عليه السلام به رسولش وحى مى فرستاد،