كه در راه ديدار على زده اى درباره هزار كس شفاعت خواهى كرد و خداوند همه آنان را به شفاعت تو از آتش دوزخ آزاد مى كند. (1) تذكر و هشدار بايد دانست كه نگاه به چهره على عليه السلام به خودى خود عبادت است نه آن كه بيننده را به عبادت مى كشاند، چنان كه ابن اثير از علماى اهل سنت در كتاب نهايه (5 / 77) گويد: (گفته اند: معناى اين حديث آن است كه على رضى الله عنه چون در نظر مردم نمايان مى شد مى گفتند: (لا إله ا لا الله، چه جوان شريفى! لا إله ا لا الله، چه جوان دانشمندى! لا إله ا لا الله، چه جوان كريمى! لا إله ا لا الله، چه جوان دليرى! پس ديدار على مردم را به گفتن كلمه لا إله ا لا الله (كه خود عبادت است) وا مىداشت).
گوينده اين سخن محمد بن زياد معروف به ابن اعرابى كوفى لغوى است در گذشته به سال 231، شاگرد كسائى وابن سكيت. بنگر كه چگونه اين حديث را تأويل نموده تا اين منقبت امير مؤمنان عليه السلام را نفى كند، با آن كه - چنان كه مرحوم علامه مجلسى رحمه الله فرموده است - او خواسته يك منقبت آن حضرت را نفى كند ولى چند برابر آن را اثبات نموده است. انگيزه اين كار چيست؟ و چه استبعادى دارد كه محض نظر به آن حضرت - صلوات الله عليه - عبادت باشد؟ (2) براى توضيح بيشتر به سخن حافظ گنجى شافعى بنگر كه گويد: اما نظر به چهره على عبادت است از آن رو كه او پسر عموى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم، همسر زهراى بتول عليها السلام، پدر دو نوه پيامبر: حسن و حسين عليهما السلام، برادر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم و وصى و باب علم آن حضرت، رساننده پيام او، جهادگر در برابر او، مدافع او، و خواننده مردم به سراى سلامتى و امنيت و شناخت پروردگار توانمند داناست. و