محفوظ است، و اين قول كسانى است كه مراد از من را خداوند دانسته اند، و بطلان اين نظريه نيز به اثبات رسيد. برخى ديگر گفته اند: مراد، قرآن كريم است.
يعنى كسى كه همه علوم آن را دريافته و به تمام اسرار آن آگاه است و تأويل و تنزيل، ظاهر و باطن، ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه، مطلق ومقيد ومجمل و مبين آن را به خوبى مى داند. گواهى چنين كسى براى حقانيت نبوت پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم كافى است و او كسى جز اميرمؤمنان على عليه السلام نمى باشد.
اشكال اين عموميت و جامعيت را از كجا اثبات مى كنيد، و به چه دليل بايد آن شاهد، علم به تمام كتاب داشته باشد؟
پاسخ اضافه كلمه علم به كتاب اين عموميت را مى رساند، بنابر اين مراد آيه علم به تمام كتاب است نه قسمتى از آن، كتابى كه بيان همه چيز در آن هست. و اين علم جامع به كتاب، ملازم با كمال عصمت و پاكى است و جز براى اميرمؤمنان عليه السلام براى ديگرى حاصل نيست.
بايد دانست كه علم به ظاهر و باطن كتاب، كسبى نيست بلكه افاضه اى است از سوى خداوند و بخشش بزرگى است كه جز كسانى كه داراى فضايل بزرگ اخلاقى از جمله ملكه عصمت و طهارتند كسى شايستگى آن را ندارد. اين گونه علم را خداوند به هر كسى بر اساس ظرفيت و مراتب استعداد وى مى بخشد، از اين رو مى بينيم كه انبيا عليهم السلام در علم و كمال متفاوتند، برخى يك حرف، برخى دو حرف، برخى سه حرف و بيشتر به آنان داده شده. و همه اين علم به هيچ يك از انبيا داده نشده مگر به پيامبر ما صلى الله عليه و آله و سلم و اوصياى بزرگوار او عليهم السلام، البته اين منع از