بودند آن دو را از پا در مى آوردند.
از همين رو از اميرمؤمنان عليه السلام روايت شده كه هيچ گاه منبر نرفت جز آن كه در آخر سخن پيش از فرود آمدن مى فرمود: من از روزى كه خداوند پيامبر خود را قبض روح نمود پيوسته مظلوم بوده ام...
آرى اين سخن برخاسته از سينه اى دردمند و برخى از مصائبى است كه سنگها را آب مى كند. (1) 2 - مظلوميت آن حضرت هنگام دفن فاطمه عليها السلام 15 - امام حسين عليه السلام فرمود: چون فاطمه از دنيا رفت اميرمؤمنان عليه السلام مخفيانه او را به خاك سپرد و جاى قبر او را با خاك يكسان نمود، سپس برخاست و رو به قبر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم كرد و گفت: سلام من بر تو باد اى رسول خدا، و سلام بر تو از سوى دخترت و زائرت وهمو كه در بقعه تو زير خاك آرميده و خداوند براى او چنان خواست كه هر چه زودتر به تو ملحق شود. اى رسول خدا، صبرم از فراق دختر برگزيده ات كاهش يافته و شكيبايى ام از سرور زنان جهان از دست رفته، جز آن كه همان گونه كه در مصيبت جانگداز تو صبر كردم در اينجا نيز جاى صبر باقى است، چرا كه من با دست خود تو را در قبر نهادم و (در هنگام جان دادن سر در آغوش من داشتى به طورى كه) جان تو از ميان سينه و گلوى من گذشت، آرى در كتاب خدا براى من بهترين پذيرش وجود دارد كه فرموده: (ما همه از خداييم و همه به سوى او باز مىگرديم). (2) امانت باز گردانده و گروگان تحويل داده شد و زهرا از دستم ربوده شد، اى