فصل 10 روش امام على عليه السلام در خوراك و پوشاك 1 - ابراهيم ثقفى از سويدبن غفله روايت كرده است كه: در قصر حكومتى بر اميرمؤمنان عليه السلام وارد شدم، در برابر حضرتش ظرف شيرى ديدم كه بوى ترشيدگى آن به مشامم مى رسيد و گرده نانى در دست داشت كه سبوسهاى جو بر آن نمايان بود و حضرت آن را مى شكست و گاه در شكستن آن از زانوى خود كمك مى گرفت، و كنيزش فضه نيز بالاى سر او ايستاده بود. گفتم: اى فضه، آيا درباره اين پير مرد از خدا نمى ترسيد؟ چه مى شد كه نان او را از آرد نرم تر و الك شده مىساختيد؟! فضه گفت: ما خوش نداريم كه آن حضرت به پاداش رسد و ما گنهكار شويم زيرا از ما عهد گرفته كه تا در خدمت او به سر مى بريم آرد او را الك نكنيم. على عليه السلام متوجه گفتگوى ما شد و به فضه فرمود: او چه مى گويد؟ عرض كرد: از خودش بپرسيد. من آنچه به فضه گفته بودم براى حضرت بازگو كردم كه بهتر است آرد شما را الك كنند. حضرت گريست و فرمود: پدر و مادرم فداى آن كس باد كه هيچ گاه سه روز متوالى از نان گندم سير نشد تا از دنيا مفارقت نمود و هيچ گاه آرد او را الك نكردند، و منظور حضرتش
(٧٣٦)