9 - ابو جعفر اسكافى (متوفاى 230) گويد: مطلب را با ذكر پيشتازى آن حضرت در اسلام آغاز مى كنيم، زيرا مردم درباره تقدم اسلام ابو بكر وعلى اختلاف دارند، همگى متفقند كه على قبل از ابو بكر اسلام آورده جز اين كه مى گويند اسلام او در كودكى بوده (و معتبر نيست، پس ابو بكر تقدم در اسلام دارد). بر ما لازم است كه اسلام آوردن على پيش از ابو بكر را بپذيريم ولى اين ادعاى آنان كه اسلام على در حال كودكى بوده و اعتبار ندارد قابل قبول نيست مگر با دليل.
اگر گويند: اين كه شما گوييد (او در حال بلوغ اسلام آورده) ادعاى مردودى است.
گوييم: اسلام على ثابت است و حكم اسلام او با دعوت پيامبر و اقرار او ثابت گرديده است. و اگر كودك بود در حقيقت نامسلمان بود، زيرا نامهاى اسلام و ايمان و كفر و ضلال و طاعت و معصيت مربوط به افراد عاقل بالغ است نه كودكان [و ديوانگان]. پاسخ ديگر آن كه: خداوند هيچ پيامبرى را به سوى كودكان و ديوانگان نفرستاده است، و چون مى بينيم كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم قصد على كرده و او را دعوت به اسلام و امر به ايمان نموده و پيش از همه كس او را دعوت كرده است خواهيم دانست كه او عاقل بالغ بوده و دعوت او به اسلام امر لازمى بوده است.
اگر گويند: از كجا كه دعوت او به اسلام براى تأديب و آموزش نبوده باشد چنان كه ما براى آموزش كودكان خود چنين مى كنيم؟
گوييم: اين سخن روا نيست، زيرا ما در زمانى با كودكان خود چنين معامله مى كنيم كه اسلام در ميان مسلمانان جا افتاده و ظهور و رشد يافته و كودكان ما