عذر خواهى وا داشت).
(عده اى را كه باقى مانده بودند مهر حضرتش نجات داد و گروهى هم طعمه شمشير آهنين شدند).
(با آن كه خويشان آنها فرياد اعتراض برداشتند ولى حضرتش تسليم آتش خشم نشد و كينه خود را از آنان فرو نشاند و از آنان انتقام نگرفت).
حكم شورشيان جمل و صفين علامه مناوى در تفسير حديث (دريغا بر عمار كه گروه سركش و ستمكار او را مى كشند) گويد: مراد از عمار، عمار بن ياسر است. و مراد از (گروه سركش) چنان كه قاضى در شرح مصابيح گفته معاويه و ياران او است. و اين حديث صريح است در سركشى ياران معاويه كه عمار را در جنگ صفين به قتل رساندند و اين كه حق با على است، و اين از اخبار غيبى است... قرطبى گويد: اين حديث از استوارترين و صحيح ترين احاديث است، و معاويه چون نتوانست آن را انكار كند گفت: قاتل عمار كسى است كه او را به ميدان جنگ آورد، وعلى عليه السلام به او پاسخ داد بنابر اين رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم هم قاتل حمزه است، زيرا او را به ميدان جنگ آورد! ابن دحيه گفته است: اين پاسخ على پاسخ دندان شكنى است كه جواب ندارد و حجتى است كه اعتراضى بر آن وارد نمى آيد.
و امام عبد القاهر جرجانى در كتاب (امامت) گويد: فقهاى حجاز وعراق از اهل حديث ورأى از جمله مالك وشافعى وابوحنيفه واوزاعى، و گروه بسيارى از متكلمان و مسلمانان بر اين عقيده اتفاق دارند كه على عليه السلام در جنگ با اهل صفين و اهل جمل مصيب بوده و آنان كه با او جنگيدند ياغى و ستمكار به حضرتش بوده اند ولى با اين سركشى كافر نشدند... وابوسعيد خدرى گويد: ما هنگام ساختن مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آجر را يكى يكى مى آورديم و عمار دو تايى