(مردى شرافتمند در پشت در ايستاد و در زد، پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از خادم پرسيد:
كيست؟ و خود در پشت در منتظر بود).
(كيست؟ گفت: على است. فرمود: او مردى والامقام است و من امروز در انديشه او بودم و از همين رو در خانه نشستم و از ديد خلق پنهان شدم). (1) و صاحب بن عباد گويد:
من كمولاى على زاهد * طلق الدنيا ثلاثا ووفى من دعى للطير ان يأكله * ولنا في بعض هذا مكتفى (2) (كيست به مانند مولاى من آن على زاهد كه دنيا را سه طلاقه كرد و بدين طلاق وفادار بماند)؟
(كيست كه دعوت به خوردن آن مرغ بريان شد؟ و ما را در پاره اى از اين فضايل كفايت است (در استدلال بر امامت و افضليت او).
چند افترا و شبهه درباره حديث طير اول - نويسنده پر مدعا و معاند، ابن تيميه حرانى گويد: (حديث طير را هيچ يك از صاحبان كتب صحيح روايت نكرده و امامان حديث آن را صحيح ندانسته اند، بلكه آن حديثى است كه برخى از مردم آن را روايت كرده اند كه امثال آن را در فضيلت غير على نيز روايت نموده اند). (3) پاسخ اين شبهه از آنچه گذشت به خوبى روشن است و دانشمندان اهل سنت آن را متواتر دانسته اند. و چه مى توان گفت درباره مردى كه پيشوايان مذاهب چهارگانه به فسق و كفر او فتوا دادند و سر انجام در زندان درگذشت؟!