اگر گويند: عمر تنها گنهكاران و عاصيان را كه مستحق ناسزا و كتك بودند ناسزا مى گفت و كتك مى زد. در پاسخ گوييم: گويى ما از كسى كه مستحق بيزارى و دشمنى نيست بيزارى مى جوييم و دشمنى مى كنيم؟! هرگز، نه ما و نه هيچ مسلمان و عاقلى چنين نمى گويد.
بارى، هدف ما از اين سخنان آن است كه روشن كنيم كه صحابه هم قومى از مردم بوده اند و محكوم به هر حكمى هستند كه بر مردم مى رود، هر كدام از آنان كه بد كرده او را نكوهش مى كنيم، و هر كدام كه نيكوكار بوده او را مىستاييم، و آنها فضيلت چندانى بر مسلمانان ديگر ندارند جز به ديدن رسول خدا و معاصر بودن با آن حضرت، بلكه بسا گناهان آنان از گناه ديگران فاحش تر باشد، زيرا آنان نشانه ها و معجزات را با چشم ديدند و اعتقاد آنها نزديك به ضرورت بود ولى ما آن معجزات را نديده ايم و عقايدمان تنها از روى انديشه و فكر بوده و در معرض شك و شبهه قرار دارد، بنابر اين گناهان ما سبك تر است زيرا معذورتريم. (1) درود خدا بر او روزى كه ديده به جهان گشود و روزى كه ديده از جهان فرو بست و روزى كه زنده بر انگيخته خواهد شد.
(در آغاز و انجام خداى را سپاس).