قرار داشته اند و از لحاظ زمانى به آدم عليه السلام نزديكتر بوده اند بهترين دليل بر برترى آنان بر همه جهانيان و نيز بر عصمت آنان از هر لغزشى - هر چند مكروه - است.
زيرا آدم با ارتكاب مكروه نافرمانى كرد، بنابر اين توسل به آنان در توبه از آنچه مرتكب شده درست نيست مگر از آن رو كه آنها مرتكب هيچ معصيتى حتى مكروه هم نشدند، پس ناگزير خلافت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم منحصر به آل او مى شود زيرا بر انبيا هم برترى دارند... (1) و نيز گويد (ص 139):... زيرا اتحاد نور آنها (على با پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم) بهترين دليل بر امتياز على عليه السلام است به برترى داشتن حتى بر انبيا عليهم السلام، و كسى كه چنين پايه اى دارد امامت در او تعين مى يابد، به ويژه آن كه در برخى اخبار نورانيت آنها وارد است كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم تصريح كرده و فرموده است: (پس مرا پيامبر وعلى را وصى بيرون آورد). و در برخى: (پس نبوت در من و امامت در على مستقر گرديد).
و گويد (ص 302): على عليه السلام ساقى حوض پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم است كه مردم [ناباب] را از آن دور مى سازد، و ظاهر اين مطلب مقتضى امتياز و برترى او بر همه مردم است.
و گويد (ص 402): وعلى عليه السلام حسنه اى از حسنات پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم است، بنابر اين هيچ كس افضل از سيد اوصيا جز سيد انبيا نيست. خداوند بر شرفشان بيفزايد و بر آنها و آل پاكشان درود فرستد.
و گويد (ص 240): اگر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فضل واقعى على عليه السلام را ذكر مى كرد و اين كه خداوند او را بر امور خارق العاده قادر ساخته است - زيرا حضرتش بارزترين مصداق اين حديث قدسى است كه: (بنده من، مرا فرمان بر تا مثل من شوى، تا همين كه به چيزى بگويى، باش، بشود) - و يا فضائل او را كه به آنها بر انبيا و