19 - علامه شيخ محمد حسين آل كاشف الغطاء رحمه الله گويد: گفته اند: هنگامى كه مريم عليها السلام را درد زاييدن گرفت به بيت المقدس رفت تا عيسى عليه السلام را در آنجا به دنيا آورد، ولى به او ندا شد: اى مريم، بيرون رو كه اينجا پرستشگاه است نه زايشگاه. اما فاطمه بنت اسد هنگامى كه در خانه كعبه بود و احساس درد زاييدن كرد درهاى كعبه بسته شد و نتوانست بيرون رود تا آن كه على عليه السلام را در آنجا به دنيا آورد. شايد در اين حادثه غريب اسرار و رموزى نهفته باشد و بزرگترين و روشن ترينش آن كه: گويى خداى سبحان مى فرمايد: اى كعبه، من به زودى تو را از پليدى بتها و اسباب و آلات بت پرستى و قمار به دست اين كودكى كه در تو به دنيا آمده پاك خواهم ساخت، و اين چنين هم شد، زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در سال فتح مكه داخل كعبه شد و بتها بر در و ديوار آن آويزان بود و هر قبيله اى بتى در آنجا داشت، آن گاه على عليه السلام را بر دوش خود بالا برد و حضرتش آنها را شكست و به زمين افكند و پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مى فرمود: جاء الحق و زهق الباطل، ان الباطل كان زهوقا (1) (حق آمد و باطل نابود شد، بى شك باطل نابود شدنى است).
شافعى اين فضيلت را در اشعارى كه به او منسوب است به نظم كشيده و در آخر گويد:
وعلى واضع اقدامه * في محل وضع الله يده (على عليه السلام گام خود را در جايى نهاد كه خداوند دست خود را نهاده بود). زيرا پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از شب معراج چنين خبر مى دهد: (خداى بزرگ دست خود را بر دوش من نهاد به طورى كه سردى آن را بر جگر خود احساس كردم). (2) و ولادت آن حضرت در كعبه رمز ديگرى هم دارد كه شايد دقيق تر و عميق تر