شعبى گويد من حافظ قرآن بودم و وعد و وعيد و ناسخ و منسوخ آن را مى شناختم به ذهن و خاطر من نيامد آيهاى كه دلالت بر مطلب كند بدين جهت محزون شدم و نابود شدن علوى بر من سخت شد.
شعبى گويد: علوى شروع به خواندن قرآن كرد و گفت: " بسم الله الرحمن الرحيم " حجاج قرائت او را قطع كرد و گفت شايد اراده كردى احتجاج كنى به آيه مباهله در قرآن مجيد " قل تعالوا ندع ابناءنا وابناءكم و نساءنا ونساءكم " (61 النساء 4).
علوى گفت: به خدا قسم اين آيه حجتى است محكم و مورد اعتماد، و لكن آيه ديگرى براى تو مى آورم و شروع كرد به خواندن: " بسم الله الرحمن الرحيم و من ذريته داود و سليمان وايوب و يوسف و موسى وهارون وكذلك نجزى المحسنين... وزكريا ويحيى ". (84 الانعام 6) وساكت شد.
حجاج گفت: چرا نمى خوانى " و عيسى " آيا فراموش كردى؟
علوى گفت: راست گفتى اى حجاج چرا عيسى (ع) در پشت نوح قرار گرفت با اينكه براى عيسى پدرى نبود؟
حجاج گفت: عيسى (ع) از طرف مادر داخل صلب نوح قرار گرفت.
علوى جواب داد: و همچنين است فرزندى امام حسن (ع) و امام حسين (ع) براى رسول خدا (ص).
حجاج از اين كلام حيران شد گويا سنگى بر سر او افكنده شد... (1) و تفسير عياشى بطور اختصار اين حديث را نقل كرده و گفته فرستاد حجاج پيش يحيى بن يعمر و گفت به من رسيده كه شما گمان مى كنيد حسن (ع) و حسين (ع) ذرية رسول خدا (ص) هستند... (2).