چه دين به دنيا فروختند، پيروى معازف (1) وملاعب كردند، مثل وليد فاسق كه چنانچه در (تاريخ خميس) است يك روز به خانه درآمد و ديد دخترش را با دايهاش نشسته بر زانوى بنشست و ازاله بكارت وى كرد، دايه او گفت دين مجوس را پيشه كردى؟ اين شعر را بخواند:
من راقب الناس مات هما * وفاز باللذة الجسور (1) وابن ابى الحديد در طى اخبار حمقاى عرب نقل مىكند كه يك روز سليمان بن يزيد بن عبد الملك كه برادر وليد باشد در مجلسى گفت خداى لعنت كند برادرم وليد را كه همانا فاجر بود، و مرا تكليف به فاحشه كرد يعنى اراده لواط بوى كرد كسى از خويشان وى با وى گفت ساكت باش به خداى سوگند كه اگر او قصد كرده باشد همانا كرده است (3)، و اجمال اين خبر را جلال سيوطى در (تاريخ) خود ذكر كرده (4).
و در غالب كتب اهل سنت مذكور است كه يك شب مؤذن اذان صبح گفت و وليد برخواست و شراب خورد، و جاريه هم مست بود با وى درآويخت و وى را به سپوخت (5) و قسم ياد كرد كه با مردم نماز نكند جز او پس لباس خود را بوى پوشانيد، و آن جاريه را مست با آلايش جنابت و منى به مسجد فرستاد با مردم نماز گذاشت (6).