اينست كه در مدينه متولد شده باشد، چنانچه خواهم اشاره كرد انشاء الله.
و ما در حكم زرقاء دختر موهب است، و چنانچه ابن اثير در (كامل التاريخ) آورده از ذوات الاعلام بوده، و مشهور به زنا (1) و در تعبير مروان و آل مروان در اخبار و اشعار و كلمات مردم اين نسبت وارد است.
از آن جمله سيد در كتاب (ملهوف) در واقعه طلب بيعت از حضرت سيد الشهداء در مدينه در اول خلافت يزيد نقل مىكند كه مروان وليد را اشاره بقتل آن جناب كرده بود، و آن حضرت در خطاب او فرمود " ويلى عليك يابن الزرقاء انت تأمر بضرب عنقى " (2).
و در (كافى) در ذيل حديثى است كه حسين عليه السلام در حق مروان فرمود " ويلى على ابن الزرقاء دباغة الادم " (3).
و در (بحار) از (تفسير فرات بن ابراهيم) نقل مىكند كه مروان سب أمير المؤمنين عليه السلام كرد، و خبر به حسين عليه السلام رسيد آن جناب در غضب شد گفت: يابن الزرقاء ويابن آكلة القمل انت الواقع في علي (4).
وابو مخنف در حديث اخذ بيعت نقل كرده كه سيد الشهداء فرمود يابن الزرقاء انت تقتلنى كذبت يابن اللخناء (5).
و از اين فقرات معلوم مىشود كه مادر حكم كمالات ديگر هم - از قبيل دباغت اديم، واكل قمل، ولخناء بودن كه بمعنى كنيز بد بوى بى نظافت باشد - داشت،