اسرج الفرس جعله ذا سرج كما لا يخفى.
" الجام " هم مانند اسراج است، و مأخوذ از لجام است، واو على التحقيق معرب لكام است چنانچه جوهرى جزم كرده، وترديد فيومى وخفاجى وجهى ندارد.
" تنقبت " چند وجه در اين لفظ محتمل است كه بعضى را علماء ذكر كرده اند و پاره اى در نظر ين بنده آمده:
وجه اول اينكه مأخوذ از نقاب زنان باشد بر وجه حقيقت، و اشاره به آن باشد كه متعارف در ازمنه سابقه آن بوده كه در حروب نقاب مى افكندند، و اين وجه را در (بحار) (1) ابداء كرده (2).
وجه ديگر اينكه مأخوذ از همان باشد بر وجه استعاره كه چنانچه زنان چون مهياى خروج مىشوند نقاب مى بندند، مردان هم كه سلاح حرب در بر كرده مهياى خروج مىشوند تشبيه كرده باشند لامه هيجارا (3) بنقاب نساء و اين وجه را كفعمى در حاشيه (مصباح) ذكر كرده (4).
و هر دو بغايت بعيد و منافى سلائق مستقيمه است خاصه ثانى كه هيچ وجه شبهى بين نقاب مرئة وتهيأ رجال نيست، مگر علاقه تضاد اگر چه خود او متعرض بيان هم نيست.